خدایا من نمی‌دونم عاقبت من چی میشه فقط منو به سمت راه نورانی خودت هدایت کن خدایا این شغل رو بسیار میخوام اگر حنای کن راحت باشه. خدایا تو ولی منی و امورم رو به تو میسپارم. خدایا کمکم کن به اون حد ار علاقه به تو و خودم برسم که استعدادهام رو به خوشبختی شکوفا کنم و حرکت کنم قبل اینکه مجبور به حرکت بشم . خدایا من هیچوقت نمی‌دونم صادق منو دوست خواهد داشت به من متعهد خواهد ماند من نمی‌دونم اما له تو میسپارم.

اصلا دلم نمیخواد برای دیگران بنویسم، دوست دارم واسه ی خود خودم بنویسم. الان در مرحله ای هستم که نمی‌دونم چی کار کنم فقط میدونم باید یه حرکتی بزنم. شغلم چیه کجا مشغول میشم چه کاری انجام بدم که صلاح و عشق من توش باشه نمی‌دونم.

بعضی وقتا فکر میکنم مشکل من اینه که زودی نا امید میشم اعتماد به نفس و عزت نفسم پایین تر از حد خودمه.

چونکه شاید در کودکی یهو خندون از یه کاری بودم و کتک میخوردم یا اینکه سرزنش و تحقیر میشدم و شده این .

بعضی وقتا دوست دارم یه کار داشته باشم که عاشقشم ‌ نیازهای زندگیمو پاسخ میده و در نهایت عالی بودن توش کار کنم

دوست دارم بهم انرژی بده و منو‌خووشحال کنه و شادمان برم سر کار

خدایا ای خدا همیشه سعی کردم بقیه مسیولیت منو بکشن و بقیه شدن رییس من و تو پوزم زدن و منو از خودم دور کردن

همیشه ترسیدم و خودی نشون ندادم ولی میدونستم درونم شیری نهفته هست که بیاد از قفسه بیرون چنان نعره میکشه که کفتار ها نزدیک خودش نشن.