و
وقتی از خودت می آیی بیرون، همه چیز رنگ می باید
وقتی از خودت می آیی بیرون، همه چیز رنگ می باید
پیوند روح با روح
یک پیوند ابدی ست
اشنا با مقیاس صد در هزار برابر
گاهی اوقات دلم میخواد بنویسم اما برای خودم دوست ندارم آشنایی نوشته هامو بخونه! خیلی وقتا یه صندوقچه دارم که نمیدونم کجا باید خالیش کنم آشغالاشون دور بریزم و الماس هاش رو بذارم تو یه بوفه شیشه ای و هر روز نگاش کنم. درس هایی رو میگم که از عمق تاریکی ها یاد گرفتم. نمیدونم پریا کجاست و چی کار میکنه فقط امیدوارم خداوند پناه و ناظرش باشه و خوشبخت بشه.
دوست دارم نقاشی ات را
کنار حوض آفتابی مادربزرگ بگذارم
نور آفتاب در زلال آب بیفتند
و نسیمی بوزد
من از کدامین نژادم
که برق نهفته در چشم هایت را می شنود
و کدامین وجود
که وجودت را به خاطر می آورد
به آمید لحظه های بعد
خدایا همیشه تو سختیا تو دستمو گرفتی همیشه تو بودی پشت و پناهم! خدایا خودمو ازم دور نکن خدایا کمکم کن! من دوست دارم شکوفا شم خوب خودم باشم و تو رو خوشحال کنم درست مثل شکوفه گیلاسی که توی آفتاب رو لبش لبخند میزنه
غمگینم به خاطر حرف های صادق که نور درونم رو کم سومیکنهبه خاطر همکارام که گاهی حرف های نامناسب میندازن بیرون به خاطر بچم که تو مهد عذابش میده سیانا و میزننش و بهش میگه دوستت ندارم و تجربه ناب کودکیشو خراب میکنه واقعا راسته که ما همه به هم متصلیم و رفتار یکی مثل دومینو رو همه اثر میذاره مگر اینکه یکی با نور آگاهی جلو اون تاریکی رو بگیره! کی میگه هر روز هممون باید حوصله داشته باشیم یا شاد باشیم من قبول دارمکه شادی پیش خداست و پروردگار خود شادیه عشقه وجوده ولی آگاه موندن در این دنیای سه بعدی نیاز به تمرین خیلی زیاد داره نیاز به جهاد اکبر داره و اینکه گاهی باید غم هامون رو بپذیریم از درونمون تا نور آگاهی به قلبمون بتابه.